۱۳۸۹ آذر ۲۹, دوشنبه


برای اینکه از خونه برم بیرون باید یه شلوار زیر بپوشم، بعد شلوار اصلی رو. کاپشن دولایه ام رو تنه ام کنم (امروز قراره کاپشن پرم برسه). کلاه پلار رو بکشم سرم. بعدش دور گردنی پلار رو از روی اون سرم کنم که وقتی رفتم بیرون بکشم بالا تا روی دماغم، شالگردن پشمی رو که مامان بافته بندازم گردنم و بپیچمش دورم که هر سوراخ باقیمانده ای رو پر کنه، چکمه ها رو بپوشم، و آخر سر هم دستکش هامو. اگه هوا خیلی تاریک نباشه عینک آفتابیم رو هم می زنم که چشمهام هم بسته باشه.
و راه رفتن توی خیابون با این شکل و قیافه مثل رانندگی بدون آینه است. به غیر از خط مستقیم جلوت چیزی رو نمی بینی و برای هر نگاهی باید همه بدنت رو بچرخونی سمت جسم مورد نظر. ایشالا که من تا آخر زمستون زیر ماشین نمی رم:)

۱ نظر:

  1. اینم در راستای این پست از وبلاگ آقای الدفشن: http://www.amcofdata.com/images/Winter.jpg

    پاسخحذف